Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Prevalence
Andamidan -> andam k. اندمیدن: دریغ خوردن

اندمیدن: آه کشیدن; دریغ خوردن; مرد همواره به اول کار خود می گردد و به آن می اندمد و از خوشی ها باز می خواهد… (طبقات الصوفیه، ۴۵).
to poignant

to sigh
-

-
-

-


_Dehxodâ ϢDict-Pâ Ϣiki-En
  1.0